پایگاه شهید دستغیب سمیرم
گردان سایبری کمیل
نگارش در تاريخ برچسب:, توسط هاتف

 

۱-  بعـد  خا نوا د گی  : 

براي مراسم عقد درمحضر مقام معظم رهبري از مهريه صحبت به ميان آمد. آقا فرمودند: اولاً در مورد مهريه، هر چه مورد نظر دختر شما باشد، همان را مهريه قرار دهيد، ولي من چون براي مردم خطبه عقد مي خوانم و اين سنّت من بوده كه دختر خانمي كه مهريه اش بيش از 14سكه باشد صيغه عقدش را نمي خوانم، تا حالا اين كار را نكرده ام. اگر بخواهيد مي توانيد بيش از 14 سكه هم قرار بدهيد ولي من صيغه عقد را نمي خوانم، برويد نزد آقاي ديگري صيغه عقد را بخواند از نظر من اشكالي ندارد.

 

دكتر غلامعلي حدّاد عادل (نماينده مجلس شوراي اسلامي) 

..*.......................................................................................................٬<<<

 

 ۲- بعد سياسی  : آخرين جمله در جريان کوی دانشگاه ... 

 

 

آخرين جمله را هم به امام و مقتداي خودمان ولي عصر (عجل الله) عرض مي كنم : 

 

 اي سيد و مولاي ما، پيش خداي خود گواهي بده كه در راه خدا، تا آخرين نفس ايستاده ايم و بزرگترين آرزو و افتخار بنده اين است كه در اين راه پر افتخار و پر فيض و پر بهجت، جان خود را تقديم كنم.

 

 رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه ای

 

..*.......................................................................................................<<<

 

 ۳ -  بعـد سياسی  : آزار و اذيت هاي  رژيم ستمشاهي      

 

قبل از انقلاب روزي پيش از ظهر براي آوردن حضرت آيت الله خامنه اي براي اقامه نماز جماعت به مسجد كرامت، به منزلشان رفتم. فرزندآقا در حالي كه رنگ پريده بود، در را باز كرد. در اين هنگام متوجه شدم اسباب و وسايل منزل آ قا به هم ريخته است.

سؤال كردم: جريان چيست؟ او با همان زبان كودكانه گفت: صبح زود چند تا ژاندارم وارد منزلمان شدند و با سر و صدا، منزل و كتابخانه آقا را به هم ريختند و با زدن قنداق تفنگ به پاهاي پدرم او را بردند.

 

 آقاي فتحعليان(عضو هيئت امناي مسجد كرامت مشهد)

..*.......................................................................................................<<<

 ۴ -  بعـد اجتماعی - سياسی :

در اولين ملاقاتي كه مقام معظم رهبري با كوفي عنان داشتند، در آغاز مذاكرات درباره تاريخچه كشور غنا و شخصيت هاي بزرگ آن و موقعيت سياسي و اجتماعي كشور غنا صحبت كردند. كوفي عنان بعد از ملاقات گفته بود: من با اينكه اهل كشور غنا هستم، درباره كشور خود به اندازه ايشان اطلّاع ندارم. ايراني ها و مسلمان ها بايد افتخار كنند كه چنين رهبري دارند. اي كاش ايشان دبير كل سازمان ملل بودند. همچنين بعد از جلسه، كوفي عنان به خبرنگاران گفته بود از همان ابتداي ملاقات، حضرت آيت الله خامنه اي قلب مرا تسخير كردند

  .

 

حجت الاسلام پاينده   ( از اساتيد دانشگاه)                          

..*.....................................................................................................<<<.

 

۵ - بعـد عـلمي :  آشنايی  با عـلوم مختلف

روزي كه مقام معظم رهبري در منزل آيت الله حسن زاده آملي حضور پيدا كردن،آيت الله حسن زاده مثل پروانه دور آقا مي گشتند در مقابل آقا دو زانو نشسته بودند و مكرراً مي فرمودند:

آقاي من! مولاي من! سرور من!

آيت الله حسن زاده اسطرلابي را در آوردند و درباره آن مطالبي را بيان كردند. مقام معظم رهبري نيز گاهي مطالبي مي فرمودند و آيت الله حسن زاده قبول مي كردند. ما به دليل نا آشنايي به علم اسطرلاب متوجه نمي شديم. از اينجا معلوم بود كه آقا به علوم غريبه نيز آشنا هستند.

 

حجت الاسلام والمسلمين آقاي موسوي كاشاني)يكي از اعضاي بيت رهبری :‌ 

...*.......................................................................................................<<<

>>>...................................................................................................................

 

۶ - بعـد  خا نواد گی :

 

پس از اجراي صيغه عقد عده اي از جوانان - كه فرزند بنده نيز در جمع آن ها بود-  توسط مقام معظم رهبري، ايشان، عروس و دامادها را چنين نصيحت فرمودند:

 اگر شما يك جسم بي جاني را به منزل ببريد و بخواهيد آن را به عنوان يك كالا نگهداري كنيد چندان به رسيدگي نياز ندارد، شايد لازم باشد هر چند ماه يك بار گردگيري شود. اما اگر يك گلدان زنده را به منزل ببريد، بايد هر روز به آن رسيدگي نماييد و از آن مراقبت كنيد؛ در آب، نور و هواي آن دقت لازم را به كار بريدمقام معظم رهبري در ادامه كار فرمودند:”شما هم يك گل زنده را به منزل مي بريد و بايد از آن به طور مرتب مراقبت كنيد تا پژمرده نشود. عروس خانم ها بايد از داماد مراقبت و پذيرايي كنند. آقا دامادها نيز بايد مراقب عروس خانم ها باشند و به آن ها محبت كنند ...

حجت الاسلام سيد علي حسيني تهران

 >>> .............................................................................*..

 

۷ - بعـد  سيـا سـي آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند...                                                 

در يكي از مجامع بين المللي، نطق پر شوري عليه تسلط قدرت ها و نظام سلطه در دنيا، ايراد كردم و در حضور بيش از صد هيأت نمايندگي و رؤساي دولتها، آمريكا و شوروي را با بردن نام كوبيدم و محكوم كردم.

بعد از آن نطق، عده  زيادي آمدند مرا تحسين و تصديق كردند وگفتند: سخن شما درست  است. يكي از سران كشورها كه يك جوان  انقلابي بود- و البته بعدا هم او را كشتند- نزد من آمد و گفت:

 همه حرفهاي شما درست است، منتهی  به  شما بگويم، به خودتان نگاه  نكنيد كه  از آمريكا  نمي ترسيد همه اينهايي  كه در اين جا نشسته اند از  آمريكا مي ترسند! بعد  سرش را  نزديك آورد  و گفت: من هم از آمريكا مي ترسم.

 رهبر معظّم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي

>>> .............................................................................*..

۸ - بعـد خا نـواد گی  :  احسان به پدر و عنايت خدا

پدر مقام معظم رهبري يكي از ائمه جماعت مشهد بودند. ايشان به دليل يك عارضه چشمي در معرض نابينايي قرار مي گيرند و براي معالجه و درمان لازم بود به تهران منتقل شوند، در ضمن ايشان به يك پرستار نياز داشتند، از طرفي اين پدر و فرزندانش علاقه وافري ( زیادی ( نسبت به همديگر ابراز مي كردند، همانند انس و علاقه مابين حضرت يعقوب و يوسف. در اين شرايط مقام معظم رهبري مردّد بودند كه بمانند و درسشان را در قم ادامه دهند يا اينكه از پيشرفت علمي خود صرف نظر كنند و پرستاري پدر را بر عهده گيرند. اين شبهه براي ايشان پيش مي آيد كه شايد خدمت به پدر واجب تر باشد. با يكي از دوستانشان ( كه اهل معرفت بود) مشورت مي كنند. او مي گويد: عقيده من اين است كه شما براي خدمت به پدر به مشهد برويد، خدا قم را به مشهد مي آورد، يعني آنچه خدا مي خواهد در قم به شما بدهد در مشهد به شما مي دهد. اين حرف به دل ايشان مي نشيند؛ از تحصيل در قم و آن شرايط ممتازي كه در قم پيش آمده بود صرف نظر مي كنند و با پدر به مشهد برمي گردند.

  آيت الله مصباح يزدی

 

>>> .............................................................................*..

مردی که طلايـــه دار مردان خداست  ................  از طايفــه نـور نـوردان  خداست

قطبی که مدارچشم او قبله نماست  ................ قلبـش گل آفتـابگـــردان خداست

            قطبی که مدار چشم او قبله نماست ...

>>>>.................................................................

 ۹ ـ   

)آقاي سيد حسن نصرالله ( دبير كل حزب الله لبنان مي گفت : يك دفعه به همراه شوراي حزب الله لبنان محضر مقام معظم رهبري بوديم. اوج سختي و تنگنايي ما بود و خيلي به حزب الله سخت مي گذشت. كنفرانس شرم الشيخ هم صورت گرفته بود، همه توطئه ها شده بود كه حزب الله را نابود كنند.

 موقعي كه ما با رهبر معظم جهان اسلام ديدار داشتيم، ايشان به ما اميد داد و فرمود :شما پيروز مي شويد، اين چيزها زياد مهم نيست . سپس اضافه كردند : من در اداره امور كشور بعضي وقتها حل مسائل برايم دشوار مي شود و ديگر هيچ راهي پيدا نمي شود . به دوستان و اعوان و انصار مي گويم كه آماده شويد به جمكران برويم . راه قم را پيش مي گيريم و راهي مسجد جمكران مي شويم . بعد از راز و نياز با آقا، من احساس مي كنم همانجا دستي از غيب مرا راهنمايي مي كند و من در آنجا به تصميمي مي رسم ومشكل بدين صورت حل مي شود و همان تصميم را عملي مي كنم.

 

             حجت السلام والمسلمين كعبی: عضو مجلس خبرگان رهبري

 

.....*.................................................................................................<<<<

 

 ۱۰ ـ 

بعد از اقامه نماز ظهر به جماعت، معظم له براي ناهار و استراحت تشريف مي برند و دوباره ساعت 4 بعد از ظهر كارشان را شروع مي كنند. اين برنامه كاري تا نماز مغرب ادامه دارد. نماز مغرب را هم به جماعت مي خوانند. يكي از توفيقات ايشان اين است كه همه نمازهايشان را به جماعت مي خوانند، حتي نماز صبح را در خانه به جماعت اقامه مي كنند.

حضرت آيت الله خامنه اي بين نماز مغرب و عشا حدود نيم ساعت تا سه ربع در سكوت محض به تفكر و تأمل مي نشينند، حتي اگر پشت سر ايشان وزرا  و شخصيت هاي كشوري و لشكري هم نشسته باشند.

 

 ۱۱ ـ  

 

در زمينه جاذبه هايي كه حضرت آيت الله خامنه اي از قبل از انقلاب داشته اند مي توان به صحبت نيكو، برخورد خوب، نظم و وقار، مرتب بودن و تميزي لباس، ادب و احترام به ديگران و گشاده رويي با مردم و جوانان اشاره كرد. جالب اين جاست كه هيچ كس با اين همه صميميت جرأت نمي كرد خداي ناكرده در كنار ايشان شوخي زننده اي داشته باشد.

يكي از روزهايي كه آقا در مسجد كرامت اقامه نماز مي كردند، به مرحوم كرامت فرمودند: تخته سياهي را براي تدريس تهيه كنيد. استفاده از تخته سياه در مسجد براي ما خيلي عجيب بود. سپس ساعت خاصي را مقرر فرمودند كه جوان ها- دختر و پسر- براي تفسير قرآن به مسجد بيايند. گاهي دانشجويان دختر را مي ديديم كه وقتي مي خواستند وارد جلسه آقا شوند، از كيف خود چادرهايشان را در مي آوردند و به سر مي انداختند و پس از چند جلسه حضور در اين كلاس ها، به طور كلي تغيير مسير مي دادند و يك فرد متدين و انقلابي مي شدند.

 

حاج آقا فتحعليان : عضو هيأت امناء مسجد كرامت مشهد

 

>>>..........................................................................................*......

 

 ۱۲- بعـد اخلاقي     : ارتباط عاطفي با خانواده شهدا

 

در ديداري كه مقام معظم رهبري در مشهد با خانواده هاي شهدا داشتند، يك روز از خانواده اي دلجويي مي كردند كه چهار فرزندشان شهيد شده بود. مقام معظم رهبري بعد از اينكه عكس شهيدان را برايشان آوردند، اسامي همه اعضاي خانواده را سؤال فرمودند. بعد از معارفه، آقا اسم افراد را با اسم كوچك صدا مي زدند و هدايايي به آن ها مي دادند. در پايان، هديه اي نيز به پدر و مادر شهيد تقديم نمودند. در اين بين،يكي از برادران اين شهداي بزرگوار كه جانباز بود آمد و پس از دست بوسي- از روي شوق- شروع به گريه كرد.  مقام معظم رهبري از او دلجويي  كردند. پدر شهيد گفت: آقا براي همسر ايشان دعا كنيد، چون بيمار است و دكترها پول كلاني براي مداوايش خواسته اند .  مقام معظم رهبري فرمودند: هيچ ناراحتي ندارد-  ان شاءالله مشكلش حل خواهد شد.   (فرداي آن روز همسر اين برادر به دستور ولي امر مسلمين در بيمارستان بستري  و تحت معالجه قرار  گرفت ) در پايان ديدار مجدداً آقا افراد خانواده را به اسم صدا مي زدند و به آن ها شيريني مي دادند و به دست مباركشان شيريني در دهان بچه ها مي گذاشتند. 

 

آقاي مجتبي سادات فاطمی ـ  از مشهد

 

>>>....................................................................................* ..

 

        مردی که طلایه دار مردان خداست .                     

>>>>........................................................................................................................................

دل خوشيم که رهبرمان از تبار بسيجيانی است ، که حضرت روح الله آنانرا شجره طيبه شهادت ناميد....

>>>>‌........................................................................................

رهبر بسیجی

.........................................................................................

۱۳ ـ

براي عقد دخترم خدمت مقام معظّم رهبري رسيديم . قبل از عقد، مقام معظّم رهبري زوجين را به لطافت و زيبايي نصيحت كردند . بعد ازخواندن عقد، پدر داماد به آقا عرض كرد : اجازه مي دهيد داماد مدحي درباره امام عصر ( عجل الله بخواند؟   آقا استقبال كردند . داماد چند دقيقه اي درباره امام زمان ( عجل الله ) مداحي كرد و آقا او را تحسين فرمودند. آقاي لاريجاني( رياست محترم صدا و سيما ) كه در آنجا حضور داشت، رو به داماد كرد و به شوخي گفت : با صداي خوبي كه داري ، بايد شما را دعوت كنيم تا در صدا و سيما بخواني در اين لحظه مقام معظّم رهبري با قيافه اي جدي به آقاي لاريجاني فرمودند : طلبه هاي ما را از دست ما نگير . سپس رو به داماد كردند و فرمودند : عزيزم خوب درس بخوان . مبادا اين حرف ها مسيرت را عوض كند و به جاي درس دنبال اين كارها  بروي. اين نكته براي من خيلي  جالب بود كه گاهي يك شوخي ممكن است مسير شخصي را عوض كند .....

حجت الاسلام والمسلمين دكتر آقا تهرانی :‌ عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) قم

>>>>‌................................................................................................*.

۱۴ ـ

قرار بود مقام معظم رهبري در ساعت مشخص به منزل يكي از علما تشريف بياورند. پانزده دقيقه از وقت مقرر گذشت و آقا بعد از يك ربع تأخير تشريف آوردند. آن شخص با كنايه به آقا گفتند: شما چند دقيقه اي تأخير داشتيد. آقا فرمودند : بله ما به ديدن خانواده شهدا كه مي رويم،  معمولاً  اگر در يك كوچه چند خانواده شهيد باشد، به همه   آن ها سر مي زنم، در كوچه اي كه ما رفته بوديم، از قبل گفته بودند دو خانواده شهيد حضور دارند، بعد معلوم شد خانواده شهيد ديگري نيز حضور دارند، تأخير ما به اين علت بود. اين آقا باز درك نكرد و گفت: اين كارها براي جذب قلوب بد نيست يعني شما اين كار را براي جذب قلوب مي كنيد. مقام معظم رهبري با يك حالت جدي فرمودند: شما اسمش را هر چه مي خواهيد بگذاريد، ولي آقاي فلاني بدانيد اگر اين خانواده شهدا نبودند، اگر اين خون هاي پاك نبود، اين عمامه بر سر بنده و جنابعالي نبود.

حجت الاسلام والمسلمين آقاي موسوي كاشاني  : از اعضاي بيت- تهران

>>>>‌...............................................................................................*.

۱۵ ـ

وقتي در ايرانشهر سيل آمد، خانه هاي بسياري از مردم خراب شد. ما از طريق كرمان براي كمك رساني به ايرانشهر رفتيم. وقتي به آن جا رسيديم پرسيديم: مسئوليت كارها را چه كسي به عهده دارد؟ گفتند: آن سيدي كه داخل سيل است. نزديكتر رفتم، سيد رشيدي  (آيت الله خامنه اي ) را  ديدم كه يك كيسه آرد به دوش گرفته،

قالب وبلاگ